در حقیقت زندگی یک جاده است
گاهی صاف و گاهی هم پر چاله است
گاهی هر هفته عروسی می رویم
پیش هم جشن و روبوسی می رویم
گاهی میمیرد عمو و خاله ای
پشت هم بانگغمی و ناله ای
شایدم این زندگی یک واگن است
واگنی کوچک یه قدر کارتن است
لحضه ای آید به دنیا کودکی
خوشگل و خوش آب و رنگ و نمکی
در همان لحظه یکی هم می رود
یا از این واگن داغون می برد
شایدم این زندگی یک بادوم است
گاهی تلخ و گاهی سوهان قم است
گاهی دعوا می کنیم بر سر هیچ
دوست خود را می کنیم فیتیله پیچ
گاهی آشتی می کنیم با دوستمان
با کمی لبخند و قدری گفتمان
در حقیقت زندگی خاکستری است
گرم و خوش بو مثل نان بربری است
نه چنان تیره و سخت است و سیاه
نه سفید ،مثل پنیر و قرص ماه
هر چی هست این زندگی خیلی گله
هر کی هم نق بزنه ،یه کم خلخ
بر گرفته از کتاب لطیف های ور پریده
نظرات شما عزیزان:

پاسخ:!!!!!!
.: Weblog Themes By Pichak :.